kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۸۶۷۵
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۴۰۲ - ۱۹:۳۱
روایت صد ثانیه ای

بدون مردم نمی‌شود زندگی کرد... 

 
 
 
ابوالقاسم محمدزاده
یکی از محافظان شهید محمدعلی رجایی می‌گفت: 
«هرکسی که او را می‌دید می‌خواست او را ببوسد و جمعیت هرکدام شان می‌خواستند او را به طرف خودشان بکشند. وقتی رئیس‌جمهور داخل ماشین آمد خسته بود و خیس عرق. جمعیت چند هزار نفری هرکدام‌شان توقعی داشتند». 
گفتیم:
- اگر این‌طور ادامه پیدا کند و شما هرجایی که می‌روید این‌جور لابه‌لای جمعیت منگنه شوید‌، دست و پای سالمی برایتان باقی نمی‌ماند. 
گفت: «چند نفر دستم را گرفته بودند و هرکسی مرا به سوی خود می‌کشید. احساس کردم دستم دارد از شانه ام کنده می‌شود». 
گفتیم:
- اگر چند نفر از محافظین بین شما و مردم حائل شوند این وضعیت پیش نمی‌آید. 
شهید محمدعلی رجائی نگاهی به ما کرد و گفت:
- «بی‌دست هم میشه زندگی کرد‌، ولی بی‌مردم نمی‌شود».